در اينجا بخشي از عكسهاي مكه رو ميذارم اينجا مسجد شجره است يا به قول رضا مسجد شجرات. اولش كه اومديم اينجا رضا خواب بود وقتي بيدار شد خيلي بدقلقي كرد و اذيت شدم تا سرحال اومد يه آبخوريهايي داشت كه دكمه هاش زياد تو چشم نبودن و هر كي مي اومد بايد چند دقيقه اي دنبالشون مي گشت رضا اينها رو كشف كرده بود و با افتخار برا بقيه فشار مي داد اين عامل باعث شد يه كم سرحال بشه و دست از بداخلاقي برداره. حتي رضا هم با ديدن كعبه حالت عرفاني به خود گرفت و در حين انجام مناسك حج مدام اصرار داشت كه خودش طواف رو انجام بده ولي ازدحام و شلوغي بيش از مقداري بود كه بتونه خودش طواف كنه. صفا و مروه خيلي حالت عرفاني داشت و هنوز كه هنوز وقتي ياد سعي صفا و مروه م...